تاریخچه ادبیات و شعر فارسی به هزاران سال قبل از زمان حاضر بازمیگردد. اولین آثار نوشتاری فارسی در قرن سوم پیش از میلاد ظاهر شدند. گنجینههای شعر و نثر فارسی شامل انواع اشعار مذهبی، عاشقانه، سیاسی و اجتماعی است.
در دوران گذشته، شعر فارسی به چندین دستهبندی زمانی تقسیم میشد که عبارتند از:
1. شعر پیش از اسلام: شعر پیش از ظهور اسلام در ایران ریشهدار است و شاهکارهایی مانند شاهنامه، ایشتواریان و غزلیات حکیم ابوسعید ابوالخیر را شامل میشود.
2. شعر اسلامی: پس از ظهور اسلام، شعر فارسی تحت تأثیر ادبیات عربی قرار گرفت و سبکی جدید به وجود آمد. شعرای بزرگی مانند فردوسی، نظامی، سعدی، حافظ و عطاردر این دوران شعر خلودی به جا گذاشتند.
3. شعر دیوانی: در دوران صفویه، شعر دیوانی به رواج زیادی رسید. در این سبک، کلمات با شباهت برای تأثیر بیشتر تکرار میشدند و معانی بصورت مستعار و عمومی بیان میشدند.
4. شعر نیمایی: نیمایی به عنوان شاعری اصیل و انقلابی در دوران قاجار شهرت یافت. شعر نیمایی موضوعات سیاسی و اجتماعی را به شکلی مستقیم و شیرین بیان میکرد.
تا به امروز، شعر فارسی از قدیم تا حال به عنوان یکی از غنیترین تاریخچههای ادبیات جهان شناخته میشود و شاعران برجستهای مانند مولوی، سعدی، حافظ، حدیث کریمی، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و بسیاری دیگر آثار برجستهای خلق کردهاند.
فلسفه و اندیشه در ایران
فلسفه و اندیشه در ایران یک تقاطع فرهنگی بین تمدنهای شرقی و غربی به حساب میآید. تاریخ طولانی فرهنگ و تمدن در ایران تأثیرات فراوانی را در تکوین فلسفه و اندیشه ایرانی داشته است. در طول تاریخ، ایران میزبان اندیشمندان و فلاسفه بزرگی از جمله زرتشت، مانی، ابن سینا، خیام، مولانا، سعدی، ملاصدرا و حکیم عمر خیام بوده است.
فلسفه ایرانی عمدتاً از دو ریشه اصلی تأثیر گرفته است: زرتشتی و اسلامی. زرتشتیان با ارائه مفاهیمی مانند دوگانگی خوب و بد، روحانیت و فلاسفهای مانند زرتشت، مفاهیمی مهم و برونالمللی را مطرح کردند.
با ظهور اسلام در ایران، فلسفه با تأثیرات اسلامی شکل گرفت. ابن سینا (او و شاگردان او) و ملاصدرا به عنوان دو فیلسوف و متفکر مهم در این دوران به شمار میروند. آنها به موضوعاتی مانند وجود، عقل، تجربه، انسان، طبیعت، معنای زندگی و برهانهای فلسفی پرداختند.
در قرون وسطی ایران، فلسفه بهخصوص با اقتباس از آثار ابن سینا به زبان عربی بیان شد و مکتب حکمت عملی به وجود آمد، که توسط میرداماد و سبزواری نماینده شد.
پس از آن، در قرن بیستم، متکلمین مسلمان و اندیشمندان شیعه مانند علامه طباطبایی و مطالعهکنندگان غربی مانند علی شریعتی نقش بزرگی در توسعه فلسفه ایرانی داشتند.
به طور خلاصه، فلسفه و اندیشه در ایران در طول تاریخ بر تأثیرات متفاوت دینی، فرهنگی و تاریخی تکیه داشته است و فلاسفه و اندیشمندان ایرانی برای مطرح کردن مسائل مانند وجود، هویت انسانی، اخلاق، عدالت و تفکرات فلسفی و اجتماعی عمدهای سازنده بودهاند.